به طور معمول بعد از شهادت هر امامی، امامت به امام بعدی منتقل شده و پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام به امام عصر عجل الله تعالی فرجه منتقل شد، یعنی همان لحظهای که امام شهید میشوند همان لحظه امامت منتقل میشود، ما همانگونه که از شهادت امامی ناراحت هستیم به دنبال آن با ولی عصر عجل الله تعالی فرجه بیعت می کنیم.
خداوند در عالم میثاق از همه افراد نسبت به محبت و اطاعت و فرمان برداری از امام زمانشان پیمان محکمی اخذ نموده و به عبارتی با آن ها قرار داد بسته است تا در دنیا به ولایت ائمه معصومین متعهد بمانند و از حمایت و یاری امام خود دست نکشند. امام صادق علیه السلام در این مورد می فرمایند: «خداوند احدی را خلق نکرد و رسولی نفرستاد مگر آن که آنها را به ولایت محمد و علی و جانشینانشان فرا می خواند و از آن ها بر این ولایت تعهد می گرفت» از همین روی در زیارت آل یاسین ضمن عرض ادب به محضر مقدس امام عصر با این سلام ایشان را مورد خطاب قرار می دهیم: “السلام علیک یا میثاق الله الذی اخذه و وکده” سلام بر تو این پیمان الهی که خداوند از مردم برای وفای به آن پیمان محکمی گرفت و بر آن تاکید نمود.
ما با عبودیت خدا در عالم هستی میتوانیم به جایگاه رفیعی برسیم، اما غفلت ما را از آنها دور میکند، بنابراین بیشترین رنجش امام، معصیت ما و عدم حضور جدی در مدرسه خدا است
خود امام زمان نیز در ضمن نامه ای به شیخ مفید خویش را این چنین معرفی می فرمایند: «از طرف کسی که خداوند برای او از بندگانش پیمان گرفته است» بنابراین یکی از وظایف شیعیان تجدید عهد و پیمانی است که با امام خود دارند لذا به حضرت عرض می کنیم: «خدایا من در صبح امروز و تا روزی که زنده باشم عهد و پیمان و بیعت او را که به گردن دارم تجدید می نمایم و هرگز از آن برنمی گردم» (دعای عهد) پس شایسته است که انسان منتظر عهد و پیمان خود را هر روز با امام زمان خود تجدید نماید تا ضمن برقراری ارتباط روحی با آن حضرت و اعلام آمادگی برای نصرت عهدی که با امامش دارد را فراموش نکند و افکار و عقاید و اعمال خود را طبق پیمانی که با آن حضرت دارد تنظیم نماید تا مبادا از حریم ولایت آن امام عزیز دور گردد.
میثاق با امام برای عبودیت
در عهد بستن زمان مطرح نیست همانگونه که افرادی چون«حر بن یزید ریاحی» با امام حسین علیه السلام دیر عهد بستند ولی بر عهدشان باقی ماندند. نخستین نکته درباره عهد این است که عهد ما برای عبودیت و بندگی باشد در عهدی که انسان میبندد در اصل باید خدا را پرستش کند و منتظر واقعی ولی عصر و زمینهساز ظهور باشد و باید در مسیر درست عبودیت حرکت کند بنابراین میثاق ما یک محور عبودیت است. با امام زمانمان عهد میبندیم که شیطان را اطاعت نکنیم و خدا را پرستش کنیم این مسیر مستقیم عبودیت است، عبودیت و بندگی و خروج از مدرسه شیطان که اثر این عهد باعث خوشحالی امام میشود چرا که گناهان ما امام را بسیار غمزده میکند، ایشان بیش از خود ما به ما علاقه دارند و آنچه او را اذیت میکند، این است که ما براساس ظرفیتهایمان به سمتی برویم که جایگاه واقعی و والایمان نباشد خود را سرگرم چیزهایی کنیم که در عالم هستی جایگاهی ندارند چرا که ما با عبودیت خدا در عالم هستی میتوانیم به جایگاه رفیعی برسیم، اما غفلت ما را از آنها دور میکند، بنابراین بیشترین رنجش امام، معصیت ما و عدم حضور جدی در مدرسه خدا است، پس گام نخست دور شدن از مدرسه طاغوت و برنامهریزی برای پرستش و گناه نکردن است.
وفای یاران
شیخ مفید نقل کرده است امام صادق علیه السلام فرمودند: پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله ۴۰ مرد نزد امیرالمومنین رفتند و گفتند: به خدا قسم هرگز از غیر تو اطاعت نخواهیم کرد و تو را یاری خواهیم نمود. آن حضرت فرمود چرا؟ گفتند: زیرا از رسول خدا درباره تو در روز غدیر خم چنین شنیدیم که باید تنها از تو اطاعت کرد. حضرت فرمود: صبح فردا به حالت آمادهباش با سرهای تراشیده نزد من بیایید. فردای آن روز جز سه نفر [سلمان، مقداد و ابوذر] کسی حاضر نشد. بعدازظهر یکی از کسانی که روز قبل اعلام وفاداری کرده بود با سر نتراشیده خدمت آن حضرت رسید. حضرت دست مبارکاش را بر سینه او زد و فرمود برگرد! من به شما نیازی ندارم. شما که در یک دستور کوچک [سر تراشیدن] از من اطاعت نکردید چگونه در کندن کوههای آهن مطیع من خواهید بود؟ (الاختصاص، ص ۶) اگر مردم عصر رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله از امتهای گذشته عبرت میگرفتند و بر ولایت امیرالمؤمنین و ائمه بعد از ایشان متعهد میماندند به انحرافات و سختیهای امت گذشته دچار نمیشدند.
اگر مردم خلافت پیامبر را از کانون الهی و حقیقی خود به مرکز نادانی و فساد نمیکشاندند، اگر امام خود را میشناختند و زندگی دنیوی و اخروی خود را با او منطبق میساختند امروز شاهد این همه تفرقه و تشتت و مکاتب و مذاهب مختلف در عالم اسلام نبودیم بلکه به فرموده حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها: «به خدا قسم اگر حق را به اهلاش واگذار میکردند و عترت پیامبرش را تبعیت مینمودند حتی دو نفر هم درباره خدا با هم اختلاف نمیکردند» چنانچه پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز در اینباره فرمودهاند:«لو اجتمع الناس علی حب علی بن أبی طالب (علیه السلام) لما خلق الله عز و جل النّار» اگر مردم بر محبت علی بن ابیطالب علیه السلام اجتماع میکردند، خداوند عزوجل جهنم را خلق نمیفرمود (رساله صحیفة المحبة،در كتابخانه آیة اللّه مرعشى به شماره ۸۰۸۴ موجود است،ج۲۱ ص۸۶) اینچنین است که نقش یاران و پیروان امام زمان در سرنوشت مادی و معنوی این دنیا و آیندهای که بعد از این دنیا در پیش دارند، بسیار تعیینکننده و حیاتی است که بارزترین شاهد و مثال آن واقعه کربلاست.