دومین امام شیعیان امام حسن علیه السلام بنا به نقل مشهور در نیمه ماه مبارک رمضان در مدینه به دنیا آمد.
کودکی ایشان در دوران رسالت پیامبر گرامی همزمان شد. به هنگام تولد حضرت زهرا از امام علی خواست تا نامی بر فرزند نهد امام فرمود: من در نامگذاری بر پیامبر خدا پیشی نمی گیرم.
هنگامی که به پیامبر به دیدار کودک آمد، رسول خدا فرمود: من نیز در نام نهادن فرزندم بر پروردگار خویش پیشی نمی گیرم.
جبرئیل نازل شد و گفت: نسبت علی به تو نسبت موسی و هارون است نام کودک را شبر بگذار.
پیامبر فرمود: زبان من عربی است نام او را چه بگذارم؟ جبرئیل گفت: حسن.
و نام او آسمان و زمین را مزین نمود.
پیامبر گرامی اسلام بارها و بارها، در مناسبت های مختلف به مقام والای او اشاره کرد تا همگان را نسبت به جایگاه او آشنا سازد اما چه سود که بعد از رحلت رسول خدا مردم همه توصیه ها و فرامین او را از یاد بردند و اهل بیت پیامبر در عین برتری مظلومترین انسان های آن دوران شدند و دچار بزرگترین مصیبت های تاریخ شدند.
او در دوران امامت و خلافت پدر بزرگوارش علی علیه السلام نیز همراه و پا به رکاب بود هر چند امام او را از جنگیدن برحذر می کرد تا مبادا دچار آسیب شود و امر جانشینی ناتمام.
امام حسن در سخنوری بسیار مهارت و تبحر داشت، و پدرش او را بارها برای خطبه خواندن در جبهه جنگ فرستاده بود.
در جنگ با معاویه خطابه امام حسن سبب شد هزاران نفر از مردم کوفه با شوق و رغبت به یاری امام بشتابند و به فرماندهی امام حسن به منطقه ذی قار رفته و با امام علی دیدار کردند.
همچنین به هنگام رویارویی با معاویه نیز امام حسن خطبه غرایی را ایراد نمود که سراسر دعوت به وحدت، یکپارچگی و همیاری در نبرد و مبارزه با سرکشان و زورگویان بود.
شجاعت و دلاوری امام در دوران امامت
در دوران امامت خود نیز شجاعت و دلاوری او نمایان بود. او در اولین فرصت بعد از شهادت امام علی علیه السلام به سوی میدان نبرد با معاویه شتافت اما متاسفانه مردم او را یاری نکردند و جبهه او دچار تزلزل و سستی بود.
سپاهی که در آن تفرقه و سستی موج می زند هیچگاه نمی توانست در مقابل شامیان متحد و قاطع به مبارزه پردازد و قطعا شکست را تجربه می کرد.
در نتیجه آن امام بر خلاف میل باطنی خود تن به صلحی داد که در تاریخ شیعه باید آن را اقدامی شجاعانه و ایثارگرانه ای دانست چرا که بعد از این واقعه حتی نزدیکترین یاران امام نسبت به این صلح امام را مورد سرزنش و انتقاد قرار دادند.
برخی از اصحاب امام را مذل المومنین خطاب کردند در حالی که امام این صلح را عزت آور دانستند و خود را معز المومنین معرفی نمود.
به هرحال حفظ شیعیان یکی از مهم ترین ضرورتهایی بود که امام را وادار به صلح کرد.
بعد از پذیرش صلح